• وبلاگ : يادداشت هاي يك ادم معمولي
  • يادداشت : يادداشتهاي روزانه(1)!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 8 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام
    ببخشيد که با تاخير ميگم آخه کمي حال روحيم بهم ريخته بود.....الان بعد از چند روز که دوستهاي ديگه م کنارم بوده ن ، و با حرفاشون کلي بهم لطف کرده ن....حالا بهترشده م :

    غريب آشنا بروز شد اما نميدونم چرا اينجوري...خودمم مونده م...

    [ناراحت]

    گاهي آدم بيش‌تر از آن‌كه از رفتار ديگران دچار تعجب بشود از رفتار خودش متعجب مي‌شود. من هم بعضي اوقات خودم از خودم تعجب مي‌كنم. بي‌خود نيست كه محمد علي بهمني مي‌گويد:

    گاهي دل‌ام براي خودم تنگ مي‌شود

    شايد عجيب باشد

    اما

    مردي كه سال‌هاست

    در انتظار آمدن فرد ديگري‌ست

    گاهي دل‌اش

    براي خودش

    تنگ مي‌شود.

    *

    درباره‌ي بند چاهار هم دقيقن همان حسي را دارم كه تو داري و البته خيلي‌هاي ديگر. اتفاقن من آن لحظه داشتم از اخبار گوش مي‌كردم كه احمدي‌نژاد گفت: من فالي زدم.... خيلي مشتاق بودم ببينم كه كدام فال آمده؟ و ديدم لُپي بر لپ‌هاي ديگر افزوده شد....!

    آره. اينو خوب اومدي. حالا انگار كه حافظ غير از شيراز مثلن راجع به ورامين و گرمسار و اردبيل و قايم‏شهر و بندرعباس و ... هم شعر گفته كه فال آقامحمود عدل همون شعر شيراز در اومده. يكي نيست بگه آخه بي‏شرف ديوان حافظ يه صفحه در ميون شعر شيراز داره ديگه...

    به...پس منم جلوي چشمتون گذاشتين؟!!

    دست مريزاد! منم لينكتون كردم!

    يا علي

    قربون اون چشمات برم كه منو گذاشتي جلوش. يه نيگاه بوكون ببين اين لينكي كه به من دادي به جاي اين كه بياد آستارا مي‏ره بابل..............................

    سلام

    وبلاگ جالبي داريد.

    موفق باشيد.

    راستي محمد آقا نظرتون درباره ي تبادل لينك چيه؟ دوس ندارين يه شهريوري اهوازي ديگه رو هم رو لينك كنين؟!

    سلام آقاي ابراهيمي.

    آقا شما بزرگوارين!

    درسته... اوني كه اعتقادش بيشتره اصلاً درباره ي اون موضوع حرف نمي زنه تا شيريني مزه مزه كردن اون اعتقاد رو براي خودش نگه داره... حتي گاهي دوس نداره اونو با هيچ كسي تقسيم كنه و فقط و فقط تو دل خودش باشه...

    از آرامش گفتين و اينكه نگرانتون ميكنه؟! چرا؟ مي ترسين آرامش قبل از طوفان باشه؟

    مي دونين، گاهي بايد خود را به جريان زندگي سپرد، حداقل براي مدتي. انسان براي تجديد قوا هم كه شده گاهي به تسليم نياز داره. درسته كه تو جامعه و دنياي كنو ني ما اينقدر عدم تعادل و بي عدالتي و بي توجهي هست كه نمي شه بي تفاوت موند، اما به خودتون سخت نگيرين.

    يادتون باشه رو ح انسان هميشه در حال تغييره. اين سكون و آرامش موقتي هم مي تونه بخش لازمي از اين تغيير باشه. سعي كنين باهاش راه بياين و توكل كنين.

    ان شاء الله همه چي درست مي شه. در ضمن شخصي نويسي هم بد نيست، حداقل گاهي لازمه!

    يا علي